مقدمه:
بعد از برگزاری کارگاه «مدیریت پروژه‌های علم داده» یکی از دوستان شرکت‌کننده، جناب آقای امیرحسین سمائی، با بنده تماس گرفتند و بعد از تشکر، فرمودند “من چند سالی هست که در خصوص مدیریت پروژه کار میکنم و خواستم چند مورد رو هم بنده اضافه کنم به مباحث شما”. از آنجایی که مطالب جالبی را اشاره نمودند، تصمیم گرفتم آنها را با دیگران نیز به اشتراک بگذارم. سپاس فراوان از جناب سمائی عزیز.
متن ایمیل ایشان:
حدودا چهار سالی هست که به صورت حرفه‌ای مدیریت پروژه رو دنبال میکنم و اطلاع دارید که اصلا مفهوم مدیریت پروژه از صنعت انفورماتیک گسترش پیدا کرده. اکثر مدیران پروژه، دانش مدیریت پروژه را با موسسه
پی.ام.آی. (PMI) آمریکا می‌شناسند، بخاطر استانداردهای متنوعی که در زمینه‌ی مدیریت پروژه و بخصوص استاندارد
منتشر کرده است (در خصوص این استاندارد می‌توانید در این مقاله بخوانید). نکته‌ی مهم اینجاست که همه پروژه‌ها از یک چرایی بوجود آمده‌اند. یعنی یک مسئله (problem) شناسایی شده و برای آن یک پروژه یا یک راه‌حل یا جواب (solution) تعریف می‌شود. مدیر پروژه تنها وظیفه دارد پروژه را انجام بدهد و با دلیل چرایی تعریف پروژه کاری ندارد.
اما سوال مهم این هست: پیدا کردن مسئله یا مشکل به عهده‌ی چه کسی است؟
جواب سوال: تحلیلگر کسب کار یا (Business Analyst).
تحلیلگر کسبوکار نیازمند دانش تحلیل کسبوکار است و یکی از موقعیت‌های شغلی است که بیشترین متقاضی در کشورهای توسعه یافته را دارد. از طرفی، تحلیل کسبوکار، رابطه‌ی مستقیمی با علم داده نیز دارا می‌باشد و اگر این فرد دیتا ساینس را بداند، یک ترکیب فوق‌العاده ایجاد خواهد شد.
برای تحلیل کسبوکار دو استاندارد از دو موسسه، ارائه شده است؛
یک: استادارد PBA از موسسه PMI آمریکا.
دو: استادارد BABOK ازموسسه IIBA کانادا.
موسسه‌ی IIBA یک مدرک معتبر هم برای علم داده دارد. بخاطر تحریم‌ها، ایران مرکز آزمون prometric ندارد. اما از زمان شروع کرونا موسسه PMI امکان آزمون آنلاین را نیز فراهم کرده که البته با شرایط سخت و خاصی امکان شرکت از ایران وجود دارد. موسسه‌ی IIBA هم آزمون آنلاین برگزار می‌کند.
هدف از این ایمیل معرفی تحلیل کسبوکار و پیشنهاد این است که اگر متخصصین علم داده، تحلیل کسبوکار را بیاموزند، توانایی بالایی برای تاثیرگذاری در کسب‌وکارها پیدا خواهند کرد و می‌توانند مشکل درست را شناسایی کنند. متاسفانه اکثر مدیران ما دنبال اجرای راه حل هستند در صورتی که سخت‌ترین و مهمترین بخش کار، شناسایی مشکل است. شما کوه یخ شناوری را در نظر بگیرید؛ قسمت روی آب، راه حل است و بخش زیر آب مشکل می‌باشد.
نتیجه‌گیری:
اکثر تحلیل‌گران کسبوکار، مهارت دیتا ساینس ندارند. اما اگر متخصصین علم داده به این مهارت مسلط بشوند، فرصت‌های بی‌شماری را خلق خواهند کرد. ما نیز به شدت به هنرجویان عزیز توصیه می‌کنیم که تنها بدنبال یادگیری کد و زبان‌های برنامه‌نویسی مختلف نباشند. مهمترین مورد، شناخت کسبوکار می‌باشد. چون هدف نهایی کسب درآمد است، حال یا برای خودتان، یا برای کارفرمای شما. متخصصین علم داده‌ای که کسبوکار را بشناسند، و مهارت‌های آن را بدست آورند، قطعاً در این شرایط نابسامان اقتصادی در سرتاسر جهان، حکم یک طلای متحرک را دارند.
در ادامه یکی از اسلایدهای آقای سمائی که در کلاس‌های درسی خود، از آن استفاده می‌کنند را خواهید دید. اکثر نکات و منابع اصلی در این مجموعه‌ی کوتاه و کاربردی، معرفی شده‌اند.