مقدمهای در خصوص رمزارزها
در این مقاله، بر خلاف عنوانش نمیخواهیم در مورد استفاده از یادگیری ماشین در دنیای رمزارزها بگوییم. از علم رمزنگاری برای نخستین بار در جنگ جهانی دوم به منظور انتقال پیامهای نظامی استفاده شد. اما به تدریج این رمزنگاری در عرصههای دیگر نیز کاربرد پیدا کرد. دیوید چاوم (David Chaum) دانشمند آمریکایی برای نخستین بار، از واژهی ارزهای دیجیتال استفاده کرد و بعد از آن متخصصان به این مفهوم توجه کردند. رمزارز یا همان Cryptocurrency یکی از انواع ارز مجازی است که از فناوری رمزنگاری در طراحی آن استفاده شده است و معمولاً بهصورت غیرمتمرکز (Decentralized) اداره میشود.
نخستین بار در دههی ۹۰ میلادی، فناوری زنجیره بلوک یا همان بلاکچین معرفی شد. در سال ۲۰۰۹ پس از وقوع بحران عظیم اقتصادی در جهان، رمزارز غیرمتمرکزی به نام بیتکوین (Bitcoin) براساس فناوری زنجیره بلوک توسط فرد یا گروهی ناشناس با نام مستعار ساتوشی ناکاموتو (Satoshi Nakamoto) پا به عرصهی تجارتهای پنهان گذاشت. بارها و بارها نهادهایی برای شناسایی این فرد یا گروه تلاشهایی کردند اما دسترسی به این هویت هربار پیچیدهتر از قبل شد.
امنیت این رمزارز توسط الگوریتمهای رمزنگاری شده تضمین میشود که براساس این الگوریتمها، تولید مقدار مشخص و محدودی از بیتکوین در هر روز امکانپذیر است. هدف ناکاموتوی از این کار، جلوگیری از تولید بیرویهی پول توسط دولتها و همچنین ایجاد اعتماد براساس الگوریتمهای رمزنگاری بود که البته این خوشبینانهترین دلیل وجودی این رمزارز محسوب میشود. این رمزارز، در بدو پیدایش ارزش چندانی نداشت چون عموم مردم آن را نپذیرفتند اما با گذشت زمان و با افزایش اعتمادی که به وجود آمد، قیمت آن افزایش یافت و امروزه تبدیل به یکی از ارزهای قدرتمند جهان شده است.
بیتکوین از آغاز سال ۲۰۰۸ تا سال ۲۰۲۱ به اوج قیمت خود رسید و سرمایهگذاران جهان را کاملاً به خود جذب کرده است. بیتکوین یک صرافی الکترونیکی غیر متمرکز نظیر به نظیر (Peer-to-Peer) است. یعنی مردم میتوانند بدون بانک یا شخص ثالث به عنوان یک واسطه به یکدیگر پول بفرستند. بیتکوین ایجاد شد تا مردم مجبور نباشند برای انجام تراکنشهای مالی به دولت یا موسسات مالی متکی باشند. امروزه بیتکوین محبوبترین ارز رمزنگاری شده در جهان است و برخی از طرفداران معتقدند که میتواند روزی جایگزین پول نقد فیزیکی شود. در حالی که بیتکوین کامل نیست، سرمایهگذاران نسبت به تحولاتی که از زمان پیدایش کریپتو (رمزارز) ایجاد شده است خوشبینند. یکی از ویژگیهایی که بیتکوین به آن معروف است، نوسانات آن میباشد. بیتکوین به عنوان یک طبقه از داراییهای در حال ظهور، حدس و گمانهای زیادی را با خود به همراه دارد که مبنای ارزش آن بهطور گسترده مورد بحث قرار گرفته است.
ویژگی رمزارزها
- دیجیتالی بودن: رمزارزها ماهیت فیزیکی ندارند و فقط از کدهای صفر و یکی تشکیل شدهاند که در شبکه ثبت میشوند.
- غیرمتمرکز بودن: از ویژگیهای مهم رمزارزها، تمرکززدایی است. مثلاً هیچ مؤسسهای، رمزارزی مانند بیتکوین را کنترل نمیکند و در تصرف، اختیار و یا مالکیت یک دولت یا سازمان خاصی نیست.
- مبادله شخص با شخص: رمزارزها از سیستم مستقیم برای انجام معاملات استفاده میکنند. در این سیستم، افراد بدون هیچ واسطهای میتوانند به خرید و فروش ارزهای دیجیتال بپردازند.
- حفظ هویت و ناشناس بودن: هنگام استفاده از رمزارز، نیازی به شناسایی هویت کاربران نیست و هر کاربر با آدرس کیف پول دیجیتالی خود شناسایی میشود.
- کاهش هزینهها و افزایش سرعت تراکنشها: از آنجایی که مبادلات و پرداختها بهطور مستقیم بین کاربران صورت میگیرد، رمزارزها میتوانند با حذف واسطهها، مراحل پردازش و هزینههای مربوط به زیرساختها و مالیاتها را برخلاف روشهای پرداخت سنتی، از بین ببرند.
- سادگی و شفافیت معاملات: به دلیل اینکه در معاملات مستقیم با رمزارزها، امکان مشاهدهی همه تراکنشها در شبکه وجود دارد، این سیستم میتواند به گردش مالی سادهتر و شفافتر کمک کند.
- کنترل تورم و جلوگیری از تولید بیرویه اسکناس: رمزارزها بهصورت بیرویه تولید نمیشوند و دولت یا سازمانی وجود ندارد که هر وقت خواست، بتواند رمزارز را روانه بازار کند.
- فراگیر بودن و تسهیل در جهانی شدن کسب و کارها: رمزارز یک پدیده جهانی است که هیچ کس قادر به کنترل آن نیست و هیچ نهادی نمیتواند آن را تحریم کند. بدون نیاز به واسطه، میتوان این نوع ارزها را از نقطهای در جهان به هر کسی و در هر کجای دنیا، انتقال داد.
گسترش کاربرد رمزارزها در حوزههای گوناگون
بیتکوین، مشهورترین رمزارز است و پس از به وجود آمدن آن، رمزارزهای دیگر نیز پدید آمدند که هر یک ویژگیهای منحصربهفرد خود را دارند. مثلاً رمزارز اتریوم (Ethereum) در سال ۲۰۱۳ توسط ویتالیک بوترین (Vitalik Buterin) ساخته شد و حتی از نظر فناوری نیز نسبت به بیتکوین پیشرفتهتر بود. با آمدن اتریوم مفاهیم جدیدی مثل قراردادهای هوشمند (Smart Contracts)*(توضیح در ادامه) و سازمانهای خود انتظام (DAO) در دنیای رمزارزها شکل گرفت. در ادامه، رمزارزهای دیگری همچون بیتکوین کش، کاردانو، لایتکوین، ریپل، لومن، مونرو، زیکش، بایننسکوین و صدها رمزارز دیگر به وجود آمدند. هر یک از این رمزارزها کاربردها و ویژگیهای خاصی دارند که باعث شده در صنایع مختلف استفاده شوند. مثلاً رمزارزی مانند تتر (Tether) به دلیل پایداری که نسبت به ارزهای رایج دارد برای حفظ ارزش پول استفاده میشود ولی قیمت برخی دیگر از رمزارزها مانند بازار سهام در نوسان است و میتوانند بهعنوان ابزاری برای سرمایهگذاری استفاده شوند. ارزهای رمزنگاری شده میتوانند مانند سایر ارزهای فیات (بدون پشتوانه) قابلیت مبادله، انجام تراکنش، خرید آنلاین و موارد بیشمار دیگری را داشته باشند.
ارزهای رمزنگاری شده بهصورت غیرمتمرکز کنترل میشوند که در مقابل نظامهای بانکداری متمرکز قرار میگیرد و این امر همیشه تعارضی بین بانکداری و رمزارزها بهوجود آورده است.
* قراردادهای هوشمند (Smart Contract): یک معاهده بین فروشنده و خریدار با مفاد مشخص است که بعد از توافق تبدیل به خطوط کدهای کامپیوتری میگردد.
کریپتو در حال تبدیل شدن به یک پلتفرم بسیار مهم برای محصولات مصرفی است!
وقتی به فضای کریپتو نگاه میکنیم، سخت است که گردشهای سرسام آور قیمت توکنها و بیشمار پروژههای الهام گرفته از الگوهای رفتاری را بهعنوان یک کازینوی غولپیکر سوداگرانه که ارزش واقعی ندارد، مشاهده نکرد. این تا اندازهای درست است. با این حال، این امر ما را از تکنولوژی زیر بنایی که پتانسیل بسیار زیادی برای تولید نسل بعدی کاربردهای مصرف کننده دارد، دور میکند. برنامههای غیرمتمرکز مبتنی بر بلاکچین ممکن است راهحلهای موثری را برای بسیاری از مشکلات مرتبط با برنامههای مصرفکننده که امروزه داریم، فراهم کنند. تعداد کمی از پلتفرمهای قدرتمند مانند فیسبوک و گوگل، کنترل انحصاری موثری بر زندگی دیجیتال مصرف کننده دارند. آنها همچنین تقریباً همهی ارزش اقتصادی اکوسیستم را با هزینهی شرکتکنندگانی که بیشتر ارزش را ایجاد مینمایند، استخراج میکنند.
شبکههای غیرمتمرکز با ارائهی یک چهارچوب محاسباتی توزیعی که هر کس میتواند برای ساخت مصرفکنندگان غیرمتمرکز از کاربردهای آن استفاده کند، یک الگوی متفاوتی را ایجاد میکنند. این برنامهها که بهعنوان اپهای غیرمتمرکز dApps (Decentralized Application) یا قراردادهای هوشمند نیز شناخته میشوند، بهطور شفاف روی بلاکچین اجرا میشوند و چهارچوبهایی را برای حذف واسطهها فراهم میکنند. همچنین نظارت دادها و هم ارزش اقتصادی را به دست مصرفکنندگان و تولیدکنندگانی که در اکوسیستم مشارکت میکنند، بازمیگردانند.
هنوز بسیاری از عملکردها، کنترل و مسائل اجرایی ساده وجود دارد. وبسایت رکت یک دیدگاه سرگرمکننده را در مورد تلاشهای ناموفق مختلف در ایجاد برنامههای کاربردی کریپتو ارائه میدهد. با این حال، بهطور غیر قابل انکاری نیز در حال افزایش است و بسیاری از dAppها به مقیاس و پذیرش واقعاً چشمگیری در طیفهای مختلف مصرف کننده دست یافتهاند. به عنوان مثال:
- یونیسوآپ (Uniswap) یک صرافی غیرمتمرکز در بلاکچین اتریوم، به کاربران این امکان را میدهد که ارزهای دیجیتال را بدون بازارسازان متمرکز یا پلتفرمهای متمرکزی که حفاظت داراییها را بر عهده دارند، معامله کنند. در هنگام نوشتن این پست، حدود 1/5 میلیارد دلار ارزش معامله در هر روز انجام میشود که حدود 40% کل مبادلات پولی متمرکز است، شاید محبوبترین مبادلهی ارزهای دیجیتال در ایالات متحده باشد.
- اوپنسی (Opensea) بازاری که عمدتاً بر روی بلاکچینهای اتریوم و پولیگان (Polygon) کار میکند، به کاربران اجازه میدهد NFTها (مالکیت بر داراییهای دیجیتال منحصر به فرد) را کشف و معامله کنند. در آگوست 2021، حدود 220 هزار کاربر NFTهایی را معامله کردند که مجموعاً حدود 3/5 میلیارد دلار ارزش داشتند.
این برنامهها با دیگر برنامهها مانند Audius در موسیقی و Axie Infinity در بازی، به وضوح معنای محصول مصرفی را جابجا میکنند. من حتی میتوانم استدلال کنم که بسیاری از آنها از قبل محصولات مصرفی مهمی هستند که با وجود نقصهای کوچک، پایگاههای کاربران بزرگ و پایند را دارند.
ما هنوز در ابتدای پذیرش و منحنی رشد هستیم و همانطور که تکنولوژی بلاکچین همچنان بهبود مییابد، معتقدم که ما بیشتر و بیشتر این محصولات مصرفی غیرمتمرکز را خواهیم دید و پیشرفت خواهیم کرد. برنامههای غیرمتمرکز کریپتو حجم زیادی از دادهها را ایجاد میکنند که به صورت ریز ریز، قابل تأیید و در دسترس عموم هستند. در مقایسه با برنامههای کاربردی سنتی، یکی از ویژگیهای بسیار قابل توجه برنامههای غیرمتمرکز، پردازش دادههای آنها است. با توجه به ماهیت فناوری بلاکچین، بسیاری از مهمترین اقدامات کاربر به صورت شفاف و معین در بلاکچین ثبت میشود. به عنوان مثال یونیسوآپ را در نظر بگیرید. میتوان به راحتی جزئیات هر یک از انواع معاملات رمزارزها را که شبیه شکل زیر است، مشاهده کرد.
همچنین میتوان دید که چه زمانی یک زوج معاملاتی خاص ایجاد میشوند و چقدر نقدینگی برای تجارت در دسترس است. در واقع، هر فعالیت مبتنی بر ارزش در محصول یونیسوآپ عمومی و شفاف است. همانطور که در حال وقوع است، برای هر کسی که میداند کجا و چگونه باید نگاه کند. این سوابق بهطور مستقل قابل تأیید هستند و پس از تأیید بلاک توسط هیچکس نمیتوان (یا بسیار دشوار است) آنها را تغییر داد. این در مورد تمام برنامههای غیر متمرکز ساخته شده بر روی بلاکچین صحیح است، صرفنظر از اینکه واحد فعالیت اقتصادی ممکن است چه باشد. میتواند یک معامله باشد، یا جریانی از یک آهنگ و یا حتی ضربهای توسط یک شکلک در یک بازی. این نشاندهندهی یک الگوی کاملاً متفاوت در مقایسه با محصولاتی است که امروزه میشناسیم، در حالی که در بهترین حالت، میتوانید معیارهای جمعآوری شده را از شرکتهای سهامی عام، یک ربع پس از وقوع فعالیت ایجاد ارزش دریافت کنید. در مورد شرکتهای خصوصی، اغلب هیچ دیدی وجود ندارد.
با بیشتر شدن برنامههای مصرفکننده کریپتو، حجم زیادی از دادههای در دسترس عموم، نحوهی رقابت و عملکرد نسل بعدی محصولات بهطور اساسی تغییر خواهند کرد. گردش دارایی دادههای موجود در دسترس عموم، اساساً نحوهی رقابت و عملکرد نسل بعدی محصولات را تغییر خواهند داد. تصور کنید که تمام ریز دادههای معاملاتی رابینهود (Robinhood) در دسترس عموم قرار دارند. این یعنی چه؟
این اتفاق، مدل کسب و کار رابینهود برای جریان سفارش را که سهم بزرگی از درآمد آنها را تشکیل میدهد، خدشهدار میکند. بهطور مشابه، برای دادههای فیسبوک در مورد مصرف کنندگان، اگر در دسترس عموم قرار داشته باشد، آنها قادر نخواهند بود که نحوهی پولسازیی را که امروز انجام میدهند، دوباره تکرار کنند، در واقع دیگر نمیتوانند کسب درآمدی از دادهها داشته باشند.
اگر همهی اینها انتزاعی بهنظر میرسد، اجازه دهید با یک مثال بیشتر توضیح دهیم. اخیراً از مدیر محصول اوپنسی (OpenSea) صرافی رمزنگاری NFT، درخواست شد تا استعفا دهد زیرا یکی از کاربران اوپنسی متوجه شده بود که او لحظاتی قبل از اوپنسی آنها را در وبسایت خود تبلیغ میکند و سود میبرد. این مطمئناً یک مورد از دردسرهای رو به رشد برای اوپنسی و برای اکوسیستم برنامههای رمزنگاری وسیعتر است. با این حال، این مثال مهم، هر چند کوچک، به این دلیل که چگونه شفافیت دادهها منجر به پاسخگویی برای چنین متخلفی میشود، قابل تامل است. اگر شفافیتی وجود نداشت، شخص براحتی از زیر بار چنین اتهامی شانه خالی میکرد. یک فرد مبتکر، چه خود بداند و چه نه، از دانش عالی اطلاعات (علم داده) برای فهمیدن آنچه در حال رخ دادن بود، استفاده کرد و زنگ هشدار را به صدا در آورد. کاربرد این دادهها محدود به کشف متخلفان نمیشود.
با مشاهدهی کامل هر NFT، هر تراکنش در پلتفرم اوپنسی، و اینکه چگونه مکانیسم معاملات بر روی بلاکچین اجرا میشود، در صورتی که اوپنسی نتواند ارزش کافی برای هزینهای که دریافت میکند ارائه دهد، ایجاد یک محصول رقیب بسیار امکانپذیر است. این یک مکانیسم پاسخگویی ایجاد میکند که تضمین میدهد منافع مصرفکننده مورد توجه قرار میگیرد. البته، همهی اینها مشروط به درک مؤثر و استفاده از دارایی داده (data asset) است.
بهعنوان یک دانشمند داده، چنین چیزی بسیار هیجانانگیز است و مانند شروع یا پیدایش جریانی است که الگوها و مدلهای گذشته را تغییر خواهد داد. روشن است که شفافیت دادهها، ویژگی اصلی اکوسیستم نوپای رمزارز و یک ابزار حیاتی برای کمک به فعال کردن پلتفرم میباشد که میتواند بهطور واقعی به مصرفکننده خدمت کند. متخصصان علوم داده فرصت و حتی مسئولیت ایجاد این الگوی جدید شفافیت و پاسخگویی را خواهند داشت. تنها با در دسترستر کردن و استاندارد سازی دادههای کریپتو، میتوانیم از بینشها و نتایج برای کمک به ساختن آینده استفاده کنیم.
در چند پست بعدی، جزئیات بیشتری را در مورد نحوهی کار با دادههای قرارداد هوشمند، از جمله مروری بر ساختار داده، نحوهی به دست آوردن دادهها، ابزارهای کار با آن و چند نمونه از تجزیه و تحلیل عمیق به اشتراک خواهم گذاشت. منتظر نوشتهی بعدی باشید.
منابع:
- بسوی علم داده.
- پایاننامهی کارشناسی ارشد نگارنده در حوزهی علوم کامپیوتر.